۱۵ سال پیش یعنی زمانی که ۱۵ سال داشتم و درگیر رؤیاهای دور و دراز و تلاش برای پیشرفت بودم یک سؤال بزرگ در ذهن من نقش بست:
چرا برخی موفق و برخی ناموفق عمل میکنند؟
چرا برخی درست و برخی نادرست تصمیم گرفته رفتار میکنند؟
در پاسخ به این پرسش بود که به خودم و ریشهی افکار، احساسات و رفتارهایم بسیار میاندیشیدم، و به رشد شخصیتم، فراتر از دستاوردهای افتخارآمیز بیرونی میپرداختم. زمانی که اولین سال دانشجویی خود را میگذراندم، فراغت بیشتری برای مطالعهی کتابهای خودیاری که پاسخ بسیاری پرسشهای مرا داشت، یافتم.