
اول راهنمایی که بودم یکی از معلمانمان که معلم اکثر درسها بود یک بار سر کلاس به ما دانش آموزان گفت: این عزاداری هایی که برای امام حسین برگزار می کنیم به چه درد می خورد. این سینه زدن ها و زنجیر زدنها و تعذیه ها چه فایده دارد! و من هم که دانش آموز ساده ای بودم که از یک معلم خیلی تاثیر می گرفت این حرف در گوشم ماند و موجب شد تا سالها با حالتی از منفی نگری و اندکی هم پرسشگری به عزاداری ها بنگرم.
خوشبختانه بعدها که بزرگتر شدم اتفاقا به برکت همین مجالس به خطایی که در این اندیشه ها بود پی بردم و دانستم در همه ی آن سالهایی که از شرکت در عزاداری ها طفره می رفتم و به قول دانشجوها به یک حاضری زدن اکتفا می کردم چه ها که از دست نداده ام. پس از آن بود که دیگر روبرو شدن با این شبهات نه تنها مرا به شک وا نمی داشت بلکه بسیار هم متاثر و ناراحت می کرد.
خصوصا در چند سال گذشته که می دیدم چقدر در شبکه های مجازی یک عده مغرضانه و برخی دیگر ناآگاهانه تحت عناوینی زیبا همچون “التماس تفکر” به اشاعه ی پیامهایی تو خالی می پرداختند. پیامهایی که ظاهر فریبنده شان سریعا چارچوبهای ذهنی ما را می شکست و ما را با یک دروغ حقیقت نما فریب می داد. اما اندکی نگاه نقادانه و تیزبینانه تهی بودن و غلطهای منطقی و فریبنده ی آن را هویدا می کرد. این شد که تصمیم گرفتم یکی دو متن در ارتباط با این شبهات بنویسم.
نتیجه گیری نادرست از بعضی مسائل نسبتا درست!
برخی انتقاداتی به عزاداری ها دارند که بعضا هم انتقادات به جایی است اما از آن نتایج نادرستی می گیرند. مثلا معتقدند که ادبیات عزاداری ها و پیامهایی که توسط مداحان منتقل می شود نمی تواند حقیقت عظمت حرکت امام حسین (ع) را تبیین کند و بدتر اینکه سبک و سیاق امرزی عزاداری ها که بعضا از خطابه فاصله گرفته و به محل “جولان مداحان بازاری” تبدیل شده است بیشتر ظلم به امام حسین است تا خدمت به ایشان. نکته ی اصلی اینجاست که بر مبنای این نکات اینطور نتیجه می گیرند که در خانه نشستن و مطالعه و تفکر درباره حقیقت هدف و رسالت اباعبدالله جایگزین بهتری برای عزاداری است.
یعنی به جای ارائه ی راه حلی برای اصلاح ضعفهای موجود کلا کمر به حذف و تحریم عزاداری ها می بندند و توصیه ی زیبا و شکیل “مطالعه و تفکر در سیره و رسالت ابا عبدالله” را جایگزین می کنند. این شد که امسال تصمیم گرفتم متنی در نقد این توصیه بنویسم و به توضیح پیرامون این مطلب بپردازم که چرا علیرغم کاستی های موجود حذف عزاداری ها و جایگزین کردن آن با مطالعه هرگز و هرگز پیشنهاد صحیحی نیست. متن را به دو قسمت تقسیم کرده ام :
♦ بخش اول: چه خطایی در تشویق مطالعه و تفکر به جای عزاداری وجود دارد؟
♦ بخش دوم: چرا علیرغم کاستی های موجود تحریم و حذف عزاداری ها و تشویق به منزل نشینی توصیه ی غلطی است؟
بخش اول: چه خطایی در تشویق مطالعه و تفکر به جای عزاداری وجود دارد؟
اسلام همیشه در آیات قرآن انسانها را به تفکر، تدبر و عقلانیت دعوت کرده است. مطالعه و تفکر در مورد اهل بیت نیز از این امر مستثنی نبوده و باید جاری و ساری در زندگی باشد و اگر نیست، ایام مذهبی بهترین یادآور برای این امر است.اما به دلایل زیر است این موضوع به معنی جایگزین کردن عزاداری با در منزل نشستن و مطالعه و تفکر کردن نیست.
۱- یک خطای منطقی فاحش!
ما در کل سال ۳۶۵ روز فرصت داریم برای شناخت اهل بیت مطالعه کنیم. و حتی در خود ایام مذهبی مثل تاسوعا و عاشورا هم با احتساب روزی ۸ ساعت خواب شبانه ۳۲ ساعت وقت آزاد داریم که می توانیم بخشی از آن را به مطالعه و تفکر اختصاص دهیم. یعنی آنقدر فرصت داریم که به هر دوی عزاداری و مطالعه برسیم. پس چه اصراری است که بین مطالعه و عزاداری یکی را انتخاب کنیم و مطالعه را جایگزین عزاداری کنیم؟!
۲- طی کردن ره صد ساله با یک نظر عنایت
به علاوه از دیدگاه من اتکای زیاد به مطالعه و تفکر شخصی و غفلت از معرفتهایی به مراتب بزرگتر که از راههایی جز مطالعه و اندیشه شخصی بدست میآید خودش آسیب زا و مخالف با درسهای عاشوراست. همانطور که در همین واقعه عاشورا خواصی از اهل علم و دانش که به اندیشهی خود مغرور شدند سعادت همراهی امام را از دست دادند اما در مقابل افرادی بودند که با یک نظر امام (ع) متحول شده سعادت همراهی ایشان را یافتند. به عنوان مثال زهیر ابن قین فردی بود که ابتدا حتی از اجابت دعوت امام و هم سخنی با او پرهیز داشت اما با یک دیدار امام متحول شد و مشتاقانه خود را برای شهادت در رکاب حضرت آماده کرد. این نتیجهی یک نگاه و یک نظر امام است. به قول حضرت حافظ
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
بنابراین اگر شرکت در این مجالس به یک نگاه صاحبین آن که به کرامت و بخشش معروف هستند منجر شود ما بهرهی خود را برای یک عمر بردهایم. اگر شرکت در این مجالس و در پی آن نظر عنایت حضرات قلب ما را تکان دهد و چشمههایی از معرفت و خرد و حکمت را در ما باز کند به صدها شب مطالعه میارزد. مشابه داستان معروف دیدار ابو سعید ابو الخیر و بوعلی سینا، که بوعلی میگفت:” آنچه ما میدانیم او میبیند” و ابوسعید میگفت: “هر جا ما توفیق حضور داشتیم این پیر با عصای عقل همراه ما بود”.
البته ناگفته نماند که قطعا مطالعه و تلاش برای بالا بردن معرفت، میتواند بهرهی ما را از این مجالس بیشتر کند و این صحبتها هرگز به معنی حذف اهمیت مطالعه و تدبر نیست. اما اینکه مطالعه و در خانه نشستن و تامل کردن در مقابل شرکت در عزاداری قرار گیرد پیشنهاد مناسبی نیست.
۳- فرجام استلالهای به ظاهر عقلانی خالی از عشق و بصیرت
استدلال اندیشمندانی که عزاداری های فعلی را بی حاصل دانسته و مطالعه و تفکر را پیشنهاد می کنند مرا به یاد استدلال عقلایی می اندازد که در آن زمان قیام امام حسین ع را غلط قلمداد کرده از یاری او اجتناب کردند. استدلال آنها این بود که قیام در صورتی ارزش دارد که به پیروزی و ایجاد حکومت علوی بیانجامد اما اگر قرار است به شکست و ریختن خون ختم شود بی حاصل و بی ارزش است.
غافل از اینکه اگر پیروزی ظاهری در جنگ و تشکیل حکومت برای یک دهه اسلام را زنده نگه میداشت خونهایی که ریخته شد ۱۴۰۰ سال است که اسلام را زنده نگه داشته است. به همین ترتیب، همین از خانه بیرون آمدنها و عزاداری های در ظاهر ساده است که توانسته ۱۴۰۰ سال جرقه تفکر و مطالعه را در حق جویان و اندیشمندان سراسر جهان برانگیزد. در حالی که اگر قرار بود افراد به جای عزاداری در منزل بنشینند و به مطالعه و تفکر بپردازند شاید اکنون نامی از عاشورا نبود.
۴- خداحافظی با عزاداری شروع قطع یک زنجیر
و نکته ی نهایی اینکه از کجا معلوم که تشویق مردم به مطالعه به جای عزاداری فقط یک مقدمه ی زیبا و شکیل برای حذف عزاداری نباشد؟ چه اینکه مردم، شاید امسال را در خانه بمانند و مطالعه کنند، سال بعد در خانه بمانند و مطالعه نکنند و سال بعد هم آجیل و تخمه بردارند و به گردش و هواخوری بروند و لزوم اندیشه در پیام عاشورا و درسهای امام حسین (ع) را به کل فراموش کنند. از کجا معلوم که رمز و راز اینکه بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز عاشورا برای ما با ایام شهادت سایر ائمه فرق دارد، همین عزاداریها و همین نذریهایی که این روزها به سخره گرفته میشود نباشد؟از کجا معلوم که اگر قرار بود همه ایام عاشورا در منزل مطالعه کنند تا به حال به فراموشی سپرده نشده بود؟
بخش دوم: چرا حذف عزاداری ها و تشویق به منزل نشینی پر آسیب و خطا است؟
در مورد شیوههای عزاداری که برخی آن را به دلیل “سیطره ی مداحان بازاری” و ادبیات سطحی بدون معرفت ظلم به اباعبدالله می دانند هم نکات زیر مطرح است. هر هر چند ضعفها و آسیبهایی در این عزاداری ها وجود دارد اما به دلایل زیر تحریم و کنارهگیری از عزاداری و ترویج در منزل نشینی توجیهی ندارد:
۱- سکوت و عزلت نشینی دامن زدن به غربت امام حسین (ع)
اگر عزاداریهای فعلی موجب غربت امام حسین (ع) است نشستن در منزل بیشتر به غربت ایشان دامن میزند. در حالی که اجتماع این عدهی کثیر که به عشق نام اباعبدالله جمع میشوند، سرمایهای اجتماعی است که تحت عناوین و مراسمات دیگر نمیتوان به آن دست یافت. هر چند برخی در تلاشند تا خلوص این اجتماع را با به سخره گرفتن نذریها زیر سوال ببرند اما بر همگان واضح است که غذای رایگان تحت هیچ عنوان دیگری هرگز و هرگز چنین جماعتی را گرد نخواهد آورد. این جماعت حتی در سادهترین شکل خود نماد عظمت شیعه بوده و زمینهساز جویایی در انسانهای مدبر و حقطلبی است که در سراسر دنیا جویای حقیقتاند. و این سوال برانگیزی در اذهان مردم جهان جز با چنین جمعیتی که هر سال با عزمیراسختر گرد هم جمع میشوند بدست نمیآید.
۲- عظمت مجلس امام حسین به صاحب آن است نه به مداحان!
عظمت این مجالس نه به آن مداح بازاری که مجلس را در دست گرفته بلکه به صاحبان این مجالس است که نظر لطف و کرامت خود را بر کسانی که در مجلس روضهی آنان نشستهاند میاندازند. به علاوه همین سکوت و عزلتگزینی اهل قلم است که این عزاداریها را محلی برای جولان مداحان بازاری میکند. کما اینکه اگر دیگر اندیشمندان گوشهای از فعالیتهای علمیخود را به این موضوع اختصاص میدادند، اوضاع کمیمیتوانست تغییر کند
۳- ما زبان را ننگریم و قال را …
نکته نهایی اینکه برخی ادبیات عزاداری ها و نحوه محبت ورزیدنمان به اباعبدالله را که بعضا همراه با نقص در معرفت است ظلم به اباعبدالله می نامند و نتیجه می گیرند که پس نبودنش بهتر از بودنش است. گرچه این نقص در معرفت و ادبیات ناصحیح عزاداری موضوعی صحیح است که باید حل شود. و اندیشمندان و اهل قلم باید در این عرصه وارد شوند و حرکتی کنند اما به نظر من حتی این ضعف هم حذف عزادار را توجیه نمی کند. این عتابی که برخی صاحبان اندیشه نسبت به سبک عزاداری ساده دلان عاشق و خالص دارند مرا به یاد عتاب موسی به شبان می اندازد که با خشم می گفت:
این چه ژاژست این چه کفرست و فشار پنبهای اندر دهان خود فشار
گند کفر تو جهان را گنده کرد کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
و این پاسخ خداوند که فرمود:
هر کسی را سیرتی بنهادهام هر کسی را اصطلاحی دادهام،
در حق او مدح و در حق تو ذم در حق او شهد و در حق تو سم ….
ما زبان را ننگریم و قال را ما روان را بنگریم و حال را …
هیچ آدابی و ترتیبی مجوی هر چه میخواهد دل تنگت بگوی
حرف آخر
در پایان لازم است خاطرنشان کنم که هدف من در این نوشتار هرگز چشم پوشی از ضعفهای کنونی عزاداریها نیست. بلکه ذکر این مطلب است که تحریم و کنارهگیری از عزاداری و جایگزین کردن آن با مطالعه و تفکر راهکار مناسبی نیست. بخصوص اینکه دشمنان اسلام این روزها خیلی خوب فهمیده اند که در تمامی این سالها از کدام منبع زخم خورده اند.
و حالا تصمیم گرفته اند که کمر به خشکاندن چشمه ی جوشانی بزنند که ۱۴۰۰ سال است اسلام را به برکت خود زنده و جوشان و خروشان نگه داشته است. اما آنها نیک می دانند که عشق و عرق مردم به اباعبدالله چیزی نیست که یک شبه خشک شود بنابراین به گونه های مختلف و در قالبهایی زیبا و فریبنده قدم به قدم به سمت تغییر چارچوبهای ذهنی ما حرکت می کنند. از همین روست که تصمیم گرفتم در حد توانم به بیان خطاها و آسیبهایی که در این دیدگاه وجود دارد بپرردازم و معتقدم که اگر ضعفی در عزاداری ها می بینیم بهتر است که به اقدامی هر چند کوچک برای اصلاح آن برداریم تا اینکه آن را تحریم کنیم
مرضیه فاطمی
سلام و عرض ادب
بسیار عالی و تحلیلی به موضوع پرداختید. سپاس از مطلب خوب شما و ان شاءالله در پرتو عنایات حضرت اباعبدالله پیروز باشید.
با سلام
از لطف شما سپاسگزارم. من هم برای شما آرزوی موفقیت و سعادت دارم