در این مقاله به رهایی از حلقه ضعف و وابستگی به شوهر بدلیل پرسش یکی از همراهان یک پنجره می پردازیم.
شوهرم وقتش را با دیگر زنان پر می کند درحالیکه به او وابستگی دارم. چه کنم؟
من دیگه واقعا از زندگی خسته شدم. مشکل دارم و نمیدونم چطوری حلش کنم. دیگه واقعا بریدم به خدا چند بار تا الان خواستم خودمو بکشم راحت شم ولی اونم نتونستم. با مشاور هم صحبت کردم ولی هیچ نتیجه ای نگرفتم. نمیدونم هیچ کار خدا بی حکمت نیست شاید شما تونستی کمکم کنی.
مشکلم با شوهرمه. همش تو گوشی و تلگرامه و با زنای دیگه. البته فقط با گوشی. به من هیچ اهمیتی نمیده. من خیلی بهش وابستگی دارم و دوسش دارم ولی اون اصلا براش مهم نیست. اول باهاش دعوا میکنم بعد التماس. خسته شدم. هر چقد محبت میکنم دعوا میکنم هر کاری میکنم فایده نداره.
انقدر دوستش دارم نه میتونم جدا شم نه ادامه بدم. فقط دوست دارم بمیرم. خیلی راحت جلوی من با زنای دیگه تلفنی حرف میزنه. باهاش حرف میزنم بی محلی میکنه. من خیلی باهاش دعوا کردم که بزاره کنار ولی هرروز بدتر شد.
روانشناس میگه بهش کاری نداشته باش و محبت کن ولی فایده نداره اون کار خودشو میکنه. وقتی چیزی میگم قهر میکنه طرفم نمیاد نقطه ضعفمو میدونه عذابم میده ومن ازش خواهش و التماس میکنم چون تحمل دوریشو ندارم. به هیچ کسم نگفتم. دوستش دارم خیلی زیاد. کاش فقط میمردم
برای دانلود در وبینار بازشکوفایی عشق در زندگی مشترک کلیک کنید: شکوفایی عشق در زندگی مشترک
متن پاسخ مرضیه فاطمی
خیلی متاسف شدم. شرایطی که شما هستید واقعا شرایط بدی است. هر کسی نمیتونه با این شرایط کنار بیاد. حق دارید که به هم بریزید و ناامید بشید.
من برای پاسخ به پرسش شما به این چند سوال پاسخ میدم:
۱- چه میشود که همسر به خود اجازه بی حرمتی و خیانت می دهد؟
۲- آیا وقتی همسر به ما بی حرمتی و خیانت میکنه، محبت راهکار مناسبی است؟
۳- چه میشود که در دام ضعف و وابستگی به همسر می افتیم؟
۴- راه رهایی از حلقه ضعف و وابستگی به همسر و مقابله با بی حرمتی های او چیست؟
آیا وقتی همسر به ما بی حرمتی و خیانت میکنه، محبت راهکار مناسبی است؟
من با نظر روانشناس که میگه محبت کن درست میشه موافق نیستم.. درکی که من از قانون زندگی دارم اینه که ادمها باید برای کارهای خوبشون پاداش بگیرن نه برای کارهای بد. من تو بسته آموزشی زن موفق در زندگی مشترک در بخش سوم که شامل اشتباهات زنان در عشق و زندگی مشترک هست کامل توضیح دادم که بعضی زنها به همسرشون برای کار بدی که می کنه پاداش هم می دن و این اشتباهه!! با این کار زن به شوهرش این پیام رو میده که من هیچ ارزشی ندارم و اجازه داری هر طور دوست داری با من رفتار کنی .. من یه ادم بی ارزشم!!!
پیشنهاد میکنیم این محصول را ببینید: زن موفق در زندگی مشترک
چه می شود که شوهر به خود اجازه بی حرمتی و خیانت می دهد؟
و وقتی که زن چنین پیامی رو به مرد میده، به مرد جسارت میده که روز به روز رفتارهای بدتر از خودش نشون بده، به زن علنا خیانت کنه، و با او مثل یک آشغال رفتار کنه. این اتفاقات یک شبه نمی افتند . بلکه ذره ذره می افتند. وقتی که زن به خاطر اینکه خودش برای خودش اجترام قائل نیست اجازه میده مرد هر طور دوست داره رفتار کنه مرد هم پا رو فراتر میزاره. اما راه حل چیست؟
راه مقابله با بی حرمتی شوهر چیست؟
حرف من الان اصلا این نیست که در مقابل شوهرتون موضع خاصی نشون بدید. چون تقریبا میتونم به شما بگم که هیچ موضعی در مقابل شوهرتان موفق نخواهد بود مگر اینکه شما روی خودتان کار کنید.
حرف من این هم نیست که بی تفاوت باشید. بلکه اینه که نمی تونیم کسی رو تغییر بدیم ما فقط می تونیم خودمونو تغییر بدیم. هر رابطه ای مجموعه ای کنش و واکنشه. وقتی من رفتار خودم رو تغییر بدم ناخودآگاه دیگران هم مجبور میشن با این تغییر سازگار بشن و خودشونو تغییر بدن و چه بسا حتی ضعف ها و اشتباهات شما بوده که به این خیانت و بی توجهی دامن زده. و حتی این امکان وجود داره که شما علت و رفتار همسر شما معلول باشد. به این ترتیب در صورتی که شما اصلاحات لازم رو در خودتون ایجاد کنید همسر شما هم تغیبرات لازم رو اعمال کنه. با این اوصاع حرف من الان اینه که باید روی خودتون کار کنید. الان از نظر من صورت مسئله خود شخص شما هستید.
برای دانلود فیلم بازشکوفایی عشق در زندگی مشترک کلیک کنید. ساخت زندگی زناشویی موفق
چه میشود که در دام ضعف و وابستگی به همسر می افتیم؟
ببینید این که شما وقتی همسرتون بهتون بی توجهی می کنه تهی می شید علامت نقص در عزت نفسه. اینکه اول اعتراض می کنید و تا همسرتون به شما بی توجهی می کنه به پاش میفتید و التماس می کنید نشون میده که شما باید ابتدا خودتونو محکم و قوی کنید، باید روی عزت نفس خودتون کار کنید.
شما گویی تمام وجودتون همسرتون هست. خودتون تهی شدید. بنابراین وقتی همسر به شما بی توجهی میکنه ارزوی مرگ می کنید. حاضرید خودتون رو بکشید ولی قهر همسرتون رو تحمل نکنید. و این نقطه ضعف باعث شده که هر اقدامی که می کنید شکست بخورید.
پیشنهاد میکنم مقاله ی احساس خلاء و تنهایی در یک رابطه عاطفی را بخوانید: احساس تنهایی زنان متاهل بعد از ازدواج
چگونه از دام ضعف و وابستگی به همسر رها شوم؟
بهتر بگم این خود شما هستید که خودتون رو طرد کردید نه همسرتون. این شما هستید که به خودتون بی توجهی می کنید نه همسرتون. این شما هستید که در این مقطع به محبت نیاز دارید اون هم از سمت خودتون. نمیتونید انتظار داشته باشید که محبتی که خودتون به خودتون نمی دید دیگری به شما بده. شما باید این عشق رو به خودتون بدید. من بی قید و شرط به شما میگم که تنها راه حل شما اینه که عزت نفس خودتون رو افزایش بدید.
من دو تا پیشنهاد برای شما دارم
۱- استفاده از فایلهای سابلیمنال ( خود هیپنوتیزم صوتی) ضد افسردگی
۲- استفاده از بسته آموزشی افزایش عزت نفس برای بالا بردن عزت نفس خود
پیشنهاد میکنیم این محصول را ببینید: پکیج طلایی افزایش عزت نفس
فایلهای برنامه ریزی ذهن چیست و چگونه عمل می کند؟
ما یک سری فایل داریم. فایلهای برنامه ریزی ذهن نیمه هشیار. این فایلها به این شکله که شما روزی نیم ساعت دراز می کشید این فایل صوتی رو میزارید توی گوشتون و گوش می دید.. توی حالتی بین خواب و بیداری می رید و یک سری مطالبی به شما تلقین میشه. بعد از دو سه هفته که این فایلهای صوتی رو گوش بدید متوجه تغییراتی در زندگیتون و افکار و احساساتتون می شید.
فایل صوتی برنامه ریزی ذهن نیاز به هیچ تلاش آگاهانه ای از سمت شما نداره. کل کار بر عهده ذهن ناخودآگاه شماست. ما انواع مختلفی از فایلهای برنامه ریزی ذهن (خود هیپنوتیزمی) رو داریم. در حال حاضر من فایل خود هیپنوتیزمی ضد افسردگی رو به شما پیشنهاد میکنم. چون این فایلها در دل خودشون مجموعه ای از خویستن دوستی، باور خودتوانمندی، عشق به زندگی و شادی رو در بر دارند.
پیشنهاد میکنم مقاله ی سابلیمینال چیست؟ پیامهای زیر آستانه روشی ناآگاهانه برای تغییر باورها بخوانید
یک فایل صوتیه که هزینه اش از یک جلسه مشاوره هم کمتره. میتونید شب قبل از خواب یا صبح بعد از خواب یا در طول روز گوش بدید. واقعا ارزششو داره. تاثیرات شگفتی داره. تو عمق وحود آدم نفوذ میکنه و باورها رو تغییر میده. شما اگه روی خودتون کار کنید خیلی فرصتها به روتون باز میشه. زندگیتون متحول میشه. ما هستیم که تعیین میکنیم زندگیمون چطور پیش بره و بقیه با ما چطوری رفتار کنند. شما انقدر عزت نفس ضعیفی دارید که با کشتن خودتون میخواهید از شر مشکلات خلاص شید.
تفاوت فایلهای برنامه ریزی ذهن با بسته آموزشی افزایش عزت نفس چیست؟
من معمولا به افراد استفاده از فیلم آموزشی افزایش عزت نفس رو پیشنهاد میدم . اما برای شما این پیشنهاد دومم هست. چون فکر میکنم شما در سطحی هستید که در حال حاضر بهتره بصورت ناخودآگاه روی شادی، عشق و عزت نفس خودتون کار کنید. چون تمرینات پکیج عزت نفس، عمدتا تمرینات آگاهانه هستند. اما فایل صوتی برنامه ریزی یک فایلی هست که نیاز به هیچ تلاش آگاهانه ای نداره. کل کار بر عهده ذهن ناخودآگاه شماست.
نتیجه گیری
در کل این نکته را باید به خاطر داشته باشیم که نمیتوانیم دیگران را کنترل کنیم بلکه می توانیم خود را کنترل کنیم . بنابراین بهتر است که اگر تغییری در خود لازم میدانیم انجام دهیم و اگر تصمیمی باید بگیریم مسئولیت آن را به عهده بگیریم تا در دام افسردگی و درماندگی نیفتیم. باید به خاطر داشته باشیم که بسیاری از اشتباهات ما خصوصا در عشق و زندگی مشترک از جمله همین اشتباه وابستگی و ضعف از کمبود عزت نفس ناشی می شود. بعلاوه زن و مرد با عزت نفس برای همسرش جذاب تر و دوست داشتنی تر است. پس اولین قدمی که برای بهبود زندگی مشترکمان باید برداریم افزایش عزت نفس ما می باشد.
نظر خانم مشاوره گیرنده پس از دو ماه
یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگی من زمانی است که احساس می کنم در زندگی فردی موثر بوده ام 🙂 خانمی که متن مشاوره اش در این مقاله آمده طبق توصیه ی من از فایلهای خودهیپنوتیزمی افسردگی استفاده کرد. و نظر ایشان بعد از دو ماه این است: ( ایشان از لفظ اعتماد به نفس استفاده کرده اند چون من به ایشان گفتم که فایل افسردگی از سه بخش شادی، خویشتن دوستی و اعتماد به نفس تشکیل شده است):
سلام من نزدیک دو ماه فایل برنامه ریزی ذهن رو که برای اعتماد به نفس هست گوش میکنم قبلا اصلا اعتماد به نفس نداشتم خیلی خجالتی بودم با شوهرم مشکل داشتم و خیلی هم بهش وابسته بودم تو این دو ماه خیلی فرق کردم اعتماد به نفسم زیاد شده خیلی راحت تر میتونم با بقیه ارتباط برقرار کنم با شوهرمم رابطم بهتر شده دیگه زیاد بهش وابسته نیستم در کل فایل برنامه ریزی ذهن خیلی بهم کمک کرد و هنوزم گوش میدم ممنون از خانم فاطمی
نویسنده: مرضیه فاطمی
خوش به حال نامزده همایون
شوهر من آخر بی تفاوتی و بی غیرتیه و من هر تلاشی کردم برای حفظ زندگیم فایده نداشت. درست مثل همایون
سلام وقت بخیر تورخدا کمکم کنید دیگه خسته شدم از این زندگی من 9ماه با ی پسر اشنا شدم اونم با التماس های اون قبول کردم باهاش بمونم قرار بود بعد 2ماه ب خانواده ش بگه اما دوماه که هیچ نه ماه شد ولی الان ک میدونه بهش خیلی وابسته شدم اذیتم میکنه خیلی باهام دعوا وبحث داریم نمیدونم چیکار کنم دوروز ازش جدا باشم روانی میشم خودم باهاش اشتی میکنم وقتی هم هس دلم میخواد نباشه اخه اصن بهم توجه نمیکنه بخدا چن بار ب خودکشی فکر کردم اما نمیتونم این اخرا میگه نمیام خواستگاریت میخای بمون تا وقتی ازدواج میکنی میخوای برو بسلامت حالم از خودم بهم میخوره خیلی بهش وابسته ام نمیتون ازش دل بکنم توروخدا کمکم کنید خواس میخام شوهر کنم ولی خواستگار میاد درحد حرف خیلی هم توروی هم بلند شدیم الان میگه میخا برم ی جا دیگه اصن ب من فک نمیکنه ضمنن چون بهم گف منو برا ازدواج میخاد باهام رابطه داشتیم توروخدا کمکم کنید تا کاردست خودم ندادم
شما خودتان مشکل خودتان را دقیق در سوالتان اشاره کردید. به کسی وابستگی دارید که طبق گفته خودتان به تعهدات و قولش عمل نکرده با شما خوش رفتار نیست نسبت به شما مسئولانه رفتار نکرده و خودش را کنار کشیده و شما هم در مقابل به خود کشی فکر کرده اید!!! خوب این کاملا نشان می دهد که شما باید مشکلتان را در خودتان حل کنید و برای این موضوع به کمک تخصصی مشاور و درمانگر نیاز دارید تا روی شخصیت شما کار کند، اگر مشکلات و زخمهایی در کودکی شما بوده که منجر به این خصیصه شده به شما کمک کند برطرف کنید و از این موضوع رها شوید. ضمنا فایل خود هیپینوتیزم روابط موفق نیز می تواند در شرایط فعلی به صورت سریع حال شما را بهبود و تسکین دهد و از رنج فعلی نجات دهد. اما پس از ان پیشنهاد می کنم به صورت ریشه ای برای رفع وابستگی که در درون کنید شخصیت شماست و لزوما به این فرد یا فرد دیگر هم مربوط نیست از طریق مشاوره اقدام کنید. برای مشاوره می توانید از مشاورین ما در سامانه مشاوره آنلاین “های اکسپرت” به ادرس زیر مراجعه کنید fa.hiexpert.org
با سلام و خسته نباشید
با مقاله ای ک خوندم احساس کردم شوهرم زیادی محبت کرده ب من البته خودش همیشه اینو میگه اگه بحثی میکنیم ولی منم با تمام وجود عشقمو گذاشتم برای نگه داشتن اون.تاالان ک پنج سال اززندگی مشترکمون میگذره واحساس میکنم با ی بچه یکساله دیگه انگیزه ای برای عشق برام نمونده.دوسال اول ک عقدکرده بودیم خوب بود و همسرم تمام تلاششو میکرد برای خوشحال کردنم ومادرشوهرم مریض بود و بیشتر جاهایی ک میرفتیم پدرشوهرمو میبردیم البته خانواده خودم همیشه بودن.تااینه اومدیم سرخونه زندگی خودمون و دیگه ب همسرم گفتم الان باید دوتایی بریم بیرون و اینا تابحثها پیش اومد از طرف خانواده شوهر .ک چرا ب مااهمیت نمیدین و خانومت دوس نداره مارو .ورفت و آمد با مارو.تاالان هم ی روز خوب بودیم باهمسرم ی روز قهر همه هم فقط بحث برسر مسائل خانواده شوهر.همسرم سه تا پسر هستن و ایشون اولی .ومتاسفانه الگوی خانواده و افتخارشون و هر مشورتی هرکدوم دارن باایشون فقط..برادرشوهرم یکساله ازدواج کرده و میبینم چ زندگی راحتی داره همه تفریحات و بدون اینکه کسی ازشون توقعی داشته باشه خیلی راحت و باآرامش زندگی میکنن وهمیشه توقعات ازما
با سلام خدمت شما
برای این موارد باید مشاوره بشید تا دقیق تر به مساله پرداخته بشه
می تونید سری به وب سایت ما بزنید : fa.hiexpert.org
سامانه مشاوره و روان درمانی آنلاین های اکسپرت.
در این سایت همکاران مشاور توانمند ما می تونند به شما کمک کنند.
با سلام،
بنده در خونواده ای رشد یافته ام که با ارزشتر از خانواده چیزی نداریم و مقید به خونواده ایم و هیچگاه مسایل جنسی و تفکرات سطحی بر ما غالب نشد، با کامپیوتر و شبکه های اجتماعی به اندازه کافی آشنایی دارم اما هیچ گاه دنبال دوست یابی نبودم.
بنده با دختر خانمی به مدت دوسال نامزد بودم
که تا یک و سال و نیم رابطمون خوب بود و اما به دلایل عقایدی خاص مادرش دوست نداشتن فعلا عقد کنیم هرچند بارها گفتم که عقد کنیم اما به همان دلایل نخواستن، حدود 7 ماه پیش اتفاقی رخ داد که بدجور دلم شکست بجای اینکه دل من را به دست بیارن مغرورتر شدن و بنده نیز به دلیل پذیرفتن تعهد باز خودم برای بهبود رابطه پا پیش گذاشتم ، اما هیچگاه دلم را به دست نیاوردن و از اعتماد و دوست داشتن من سواستفاده کردن و البته بیشتر مقصر مادر و خواهر نامزدمه که مشاوره اشتباه بهش میدادن که غرورشون را حفظ کنن و پا پیش نذارن و الان به ته خط رسیده ام و با اخلاق و روحیه ای که داره میدونم توی این جامعه آسیب میبینه، منو دوست داره اما غرورش براش مهمتره و شاید خیال میکنه همه مثل من امانتدار خوبی اند، و میدونم یه روز پشیمون میشه و واقعا مونده ام چیکار کنم، اگه تا یک هفته تماس نگیرم تماسی نمیگره، جمع را به من ترجیح میده یعنی دوست داره توو جمع باشه ...
بدجور دلم راشکست و منم نمیتونم ارزشهام را زیر پا بذارم و نمیتونم دنبال دوست دختر و کارهای غیر اخلاقی باشم.
من توی این دوسال مثل یک مادر براش بیخوابی کشیده ام و مثل یک پدر حامی اش بودم، از ادامه تحصیل ارشد در یکی از دانشگاه های مطرح دولتی کشور انصراف دادم که بتونم اون راحتتر به دانشگاه اش بپردازه، الان نیز شکسته ام رنجیده ام منو پیر کرد و راحت از من گذشت ، میگه دوستم داره اما تلاش نمیکنه....
پس لطفا یکجانبه نظر ندهید.
ماه به دور زمین میچرخد،
زمین به دور خورشید.
حتی در آسمان هم همیشه
عشق
سهم دیگریست...
🌹 شبت آروم🌹
سلام
من هم دقیقن مثل شوهر همین خانوم هستم و چت زیاد دارم با خانمهای دیگه و حتی صحبت و حتی وابستگی. به چند دلیل. یکی اینکه در حقم بد کرد و اوایل فکر میکرد بقول خودش زرنگ بازی در میاره که نمیزاره نزدیکش شم منم تحمل کردم و تحمل تا که به کل بریدم. الان میاد سمتم ولی دیگه متنفرم ازش و میخام طلاق بگیرم ولی خونوادهی درست و درمونی نداره که حمایتش کنخه فقط میگم بمونه سر زندگیش و منم به کارای خودم برسم. خلاصه میدونم این اقا از اولش این نبود که خانم میگن و قطعن با علاقه ازدواج کرده. یا علی
سلام خدمت شما
ممنون از اینکه دیدگاه خودتون رو از منظر یک مرد برای ما نوشتید. بله اتفاقا ما چندین جلسه با این خانم مشاوره داشتیم و من به ایشون گفتم شما خودت رو درست کنی زندگیت درست می شه . و چون این موضوع به جلسات بعد مربوط می شد به مقاله اضافه نکردم ولی واقعا جای این موضوع خالیه که ریشه ی این رفتار من به چه رفتارهای اشتباهی از سمت زن بر می گرده. بحمد الله ایشون بعد از اینکه روی خودشون کار کردند برای تغییر همسرشون هم صبوری به خرج دادند و کم کم ایشون هم تغییر کرد. چند وقت پیش که از ایشون پرسیدم زندگیت چطوره گفت زندگیم عالیه :) و شنیدن این واژه از کسی که روزی به خودکشی هم فکر کرده یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگیم بود..
این رو باید در نظر داشت که هر یک از زن و مرد ممکنه در زندگی کاستی هایی داشته باشند ولی مهمه اینه که اگر در طرف مقابلمون تمایل به تغییر و جبران گذشته رو می بینیم به هم فرصت بخشیده شدن و فرصت یک شروع دوباره رو بدیم. و مطمئنا این شروع دوباره ،این تلاش برای تغییر برای هر دوی ما بهتره . چه به لحاظ روحی و عاطفی و چه به لحاظ سلامتی روان. وقتی که به دنبال نفرت و کینه و انتقام هستیم از فضای پاک خانواده فاصله می گیریم و در بیرون از خانه به دنبال تخلیه خودمون می گردیم اولین و اخرین کسی که اسیب می بینه خود ما و سلامت روان ما و بعد هم سلامت جسمی ماست.
بنابراین پیشنهاد می کنم حتما از مشاوره استفاده کنید. چه مشاوره ما چه دیگر متخصصینی که در حوزه خانواده کار می کنند. این به نفع هر دوی شماست.
شاد و خوشبخت باشید
باسلام و احترام
مدتی است که دچار وابستگی عاطفی وشکست عشقی شدید شدم, و از اینکه اون پسر رو بیرون ببینم میترسم چون روحیه ام بهم میریزه و حالم بدتر میشه, احساس یک خلأ و تنهایی
عمیق دارم که دچار اضطراب و استرس شدید میشم و شبها با استرس از خواب میپرم , و به علت مشکلات اقتصادی , برای عوض شدن روحیه ام و شرکت در یک کلاس هنری و یا یک مسافرت و... هیچ هزینه ای نمیتونم کنم و این موضوع ناراحتم میکنه. حس تهی بودن دارم و فکر میکنم خیلی سطح پایین هستم, برای بالا بردن اعتماد بنفسم نمیدونم چکار کنم لطفاً کمکم کنید. باتشکر
با سلام خدمت شما.
اجازه دهید ابتدا کمی درباره ریشه و علت وابستگی عاطفی توضیح دهم.
وابستگی عاطفی به این بر می گردد که فرد در درون خودش خیلی احساس ارزشمندی نمی کند. وقتی من در درون خودم احساس ارزشمندی نکنم آنوقت احساس ارزشمندی من به دنیای بیرون گره می خورد، به اینکه فردی باشد که مرا دوست داشته باشد به این ترتیب من به او وابسته می شوم. وابستگی به این معنا که احساس شادی، خوشبختی و ارزشمندی من به کسی در دنیای بیرونم گره می خورد. گو اینکه من کلید شادی قلبم را به کس دیگری داده ام. کسی که باید دنبال او بدوم و التماس کنم که مرا دوست داشته باشد.
علاوه بر این وقتی که من در درون احساس دوست داشتنی بودن نمی کنم پس باور نمی کنم که لایق دوست داشته شدن باشم. به این ترتیب وقتی وارد یک رابطه عاطفی می شوم مرتب در هراسم که محبوب مرا رها کند و من او را از دست بدهم، مرتب نگرانم که مرا دوست نداشته باشد و نهایتا این ترس به شکل وابستگی خود را نشان می دهد. وابستگی من بدین معناست که نمی توانم عشقم را آزاد و رها و مستقل بگذارم و سفت و سخت باید به او بچسبم تا مبادا مرا رها کند. وابستگی من به این معناست که همه تلاشم را به کار می بندم که رها نشوم. وابستگی من به این معناست که حاضرم هر ذلت و خفت و خاری را تحمل کنم اما دوست داشته شوم. اما متاسفانه گاهی اتفاقا همین وابستگی باعث دلزدگی فرد مقابل و رها شدن فرد وابسته می شود.
خوب همه ی این موارد به ظاهر غیرقابل تغییر و لاینحل ریشه در یک ویژگی داشته است: احساس عدم ارزشمندی درونی و یا نقص در عزت نفس
نکته ی مهم این است که فرد وارد یک حلقه می شود. ابتدا عزت نفس کم باعث ایجاد وابستگی عاطفی می شود و بعد وابستگی بیشتر و بیشتر به عزت نفس او ضربه می زند. کما اینکه اکنون به دلیل اینکه شکست عشقی خورده اید به شدت به هم ریخته و اعتماد به نفستان تخریب شده است. گو اینکه کلید خوشبختی و احساس اعتماد به نفستان را به شخص دیگری سپرده اید!!!
خوب حال چاره چیست؟
راه حل بسیار ساده تر از آن است که فکر کنید. شرایطی که شما در آن هستید شرایطی کاملا ساخته ی ذهن شماست و به سادگی قابل تغییر است. کافی است دوباره ذهنتان را برنامه ریزی کنید. پیشنهاد من به شما استفاده از فایل خودهیپنوتیزمی روابط موفق است. این فایل را با مبلغ بسیار ناچیز تهیه کنید و در کمتر از یک ماه برای همیشه ذهن و نگاه خود را به دنیا و روابط تغییر دهید. فایل خودهیپنوتیزمی روابط موفق نه تنها عزت نفس درونی شما را افزایش می دهد بلکه اعتماد به نفس شما را در ارتباط با دیگران افزایش می دهد.
به شما تلقین می کند که ارزش شما به دیگران وابسته نیست، تلقین می کند که شخصیتی دوست داشتنی هستید و می توانید دوستان خوبی داشته باشید و خلاصه تمام ان مجموعه باورهایی که یک فرد نیاز دارد تا روابط خوبی چه به لحاظ عاطفی و چه به لحاظت انسانی برقرار کند به شما القا خواهد کرد. این فایل را می توانید از طریق لینک زیر تهیه کنید.
این مطالب پیرامون مساله ی وابستگی عاطفی بودند که می تواند برای همیشه به شما کمک کند. اما اگر در حال حاضر از شکست عشقی رنج می برید و به دنبال راهی برای خلاصی از درد شکست عشقی هستید می توانید برای مشاوره ی حضوری مراجعه کنید تا با تکنیک های آنی برنامه ریزی ذهن به شما کمک کنیم به کلی از رنج شکست عشقی رها شوید.
برای گرفتن وقت مشاوره می توانید به شماره 09385552190 تماس حاصل نمایید. مشاوره به هر یک از سه صورت حضوری، تلفنی، یا چت ویدیویی از طریق اینترنت امکان پذیر است.
سلام..
من در مورد موضوع این مقاله مشکل دارم..
یعنی یک بی تفاوتی و سردی از سوی خانومم دارم و برعکسش من بشدت دوسش دارم و ابراز علاقه میکنم
با سلام خدمت شما. ابراز محبت رو می توان چیزی شبیه نمک غذا در نظر گرفت. اگر کم باشد ایجاد سردی و بی حسی در زندگی می کند و اگر زیاد باشد ایجاد دلزدگی می کند. البته این کم یا زیاد به شخصیت، نیاز و علایق خود زن و مرد بستگی دارد و نمی توان در مورد آن حکم کلی داد. اما در هر صورت اگر از این موضوع رنج می برید باید چند نکته را به شما بگویم:
1- خیلی اوقات ما از سمت همسرمان عاطفه و محبت دریافت می کنیم اما آن را نمی بینیم! چون ذهنمان پروگرم شده که دوست داشتنی نیستیم. بنابراین محبتها را نمی بینیم ولی سردی ها را می بینیم. یا حتی به غلط تفسیر می کنیم. مثلا همسر ما مدتی است درگیر مسائل حرفه ای یا خانوادگی و یا شخصی است و ما به حساب این می گذاریم که نسبت به ما سرد شده است. می خواهم بگویم این امکان وجود دارد که شما به همسرتان برچسب سرد بودن بزنید در حالی که بی تفاوت و سرد نباشد! راه حل این موضوع این است که ذهن خود را مجددا برنامه ریزی کنید.
2- گاهی اوقات ما آنچه را که خود بیش از حد به آن نیاز داریم به دیگران بیش از حد می بخشیم! مثلا خودمان نیازمند محبت توجه و عاطفه هستیم و چون دریافت نکرده ایم مرتب به دیگران محبت می کنیم. اما با این کار نیازی از ما مرتفع نمی شود و ما کماکان احساس تهی بودن می کنیم.
3- گاهی نگاهمان به عشق معامله گونه است. محبت می کنیم که محبت ببینیم ولی وقتی نمی بینیم ناامید و ناراحت می شویم.
همه ی این موارد به این بر می گردد که ما در درون خود را دوست داشتنی و لایق عشق و محبت نمی دانیم. مشکل از فرد مقابل نیست این ما هستیم که باید با تقویت عزت نفس خود را از دام وابستگی و ضعف نجات دهیم. این ماه هستیم که باید ذهن خود را دوباره برناماه ریزی کنیم. بهترین پیشنهادی که برای شما دارم این است سکه از فایل خودهیپنوتیزمی روابط موفق که در سایت هست استفاده کنید. این فایل را هر شب قبل از خواب به مدت نیم ساعت در حالت دراز کش و ریلکس گوش می دهید. می توانید در زمانهای دیگری از روز هم انجام دهید. مهم این است که این فایل شما را به هیپنوتیزم می برد و باورهای شما را تغییر می دهد. هم عزت نفس شما را تقویت می کند هم به شما تلقین می کند که دوست داشتنی و جذاب هستید و می توانید روابط خوبی را با افراد مهم زندگیتان تجربه کنید چه در زندگی عاطفی و چه حرفه ای. علاوه بر این می توانید از پکیج تقویت عزت نفس ما برای افزایش عزت نفس خود استفاده کنید. افزایش عزت نفس نه تنها در زندگی عاطفی به شما کمک می کند بلکه باعث رشد حرفه ای و کاری شما هم می شود.