راههای خرید زمان
مدتها بود که حسابی سرم شلوغ بود و وقت کم می آوردم. تا اینکه این سوال برایم پیش آمد که ای کاش می توانستم زمان را بخرم. بعد به این موضوع فکر کردم که آیا می شود زمان را خرید؟ فکرش را بکنید؟ آیا می شد پول یا هر چیز دیگر داد و در عوض زمان خرید؟ مثلاً می شد پول داد و در عوض روزهایمان به جای ۱۲ ساعت ۲۴ ساعت می شد؟!
یا کاری که در حالت عادی در ده روز انجام می دهیم در ۵ روز انجام می دادیم؟ یا اینکه راهی که در حالت عادی در سه سال باید طی کنیم می توانستیم در یک سال طی کنیم. آیا واقعا می توان زمان را خرید؟
جالب است بدانید که من به این نتیجه رسیده ام که بله، البته. راههایی هست که می توان زمان را خرید. چه راههایی؟ در اینجا پنج راه برای خرید زمان را لیست کرده ام
۱- پول!
بله درست خواندید. از این حقیقت نمی توان غافل شد که با پول زمان را هم می توان خرید. چگونه؟ آیا می توانیم به خدا پول بدهیم و در خواست کنیم هر شبانه روز ما به جای ۲۴ ساعت ۴۸ ساعت باشد؟! خیر منظور من از خرید زمان با پول این نیست.
پول به ما کمک می کند زمان را بخریم از این جهت که بخشی از کارهایی که در حالت عادی باید خودمان انجام دهیم را برون سپاری کنیم و به این ترتیب زمانمان را برای سایر کارهای مهم تر خالی کنیم.
بد نیست یک شوخی هم بکنم. مثلا ترامپ می گوید من جت شخصی خریدم چون نمی خواستم وقتم را در صف هواپیماهایی که همیشه در حال تاخیر هستند تلف کنم و به این فکر کردم که می توانم این وقت را به خانواده ام اختصاص دهم! خوب خوش به حال ترامپ که اینگونه زمان را می خرد ولی ناامید نشویم مثالهای دم دستی تر هم هست.
اگر کمی در زندگی مان مدیریت کنیم می بینیم که می توانیم در برخی جاها X تومن از جیبمان هزینه کنیم و برخی کارهایمان را برون سپاری کنیم در عوض از قبل وقت آزاد شده 2X تومن درآمد کسب کنیم.( به این فکر کنید!) شاید حتی از خود آن وقت هم 2x تومن درآمد کسب نکنیم اما در عوض کیفیت زندگی مان را بالاتر می بریم، وقتی برای خلاق تر شدن پیدا می کنیم، وقتی برای اینکه خودمان را در کار خفه نکنیم، خودمان را خسته نکنیم پیدا می کنیم و به این ترتیب رفرش شویم. در این صورت این انرژی ایجاد شده به مرور زمان را برایمان خواهد خرید.
مثلا سخنرانی در یکی از سمینارهای جالب در تد ایکس به این موضوع اشاره می کند که خرید یک ماشین لباسشویی برای یک زن چقدر می تواند به پیشرفت او کمک کند! او یک ملافه را در ماشین لباسشویی می گذارد و در عوض یک کتاب از آن بیرون می آورد! و می گوید ماشین لباسشویی برای یک زن به او فرصت می دهد که وقت بیشتری برای مطالعه کتاب، قصه خواندن برای بچه ها و کارهایی از این قبیل داشته باشد. بله، یک ماشین لباسشویی می تواند یک مادر خسته و مشغول را به یک مادر خردمند، صبور خلاق و با حوصله تبدیل کند!
خوب اگر خیلی پول ندارید ناامید نباشید چون در ادامه راهکارهای دیگری غیر از پول برای خرید زمان مطرح می کنیم.
۲- تجربه!
بله درست شنیدید تجربه. همه ما در طول سالهای زندگی، هفته ها، ماهها یا سالهایی از زندگی مان را صرف سعی و خطا، انجام اشتباهات و سپس درس گرفتن می کنیم. درسهایی که نام آن را تجربه می گذاریم. در طول زمان تجربه کسب می کنیم و پخته تر و عاقل تر می شویم اما این تجربه را به بهای گزاف به دست آورده ایم.
احتمالا سالهایی از عمرمان رفته، شاید حتی د رطول این سالها هزینه های مالی زیادی هم پرداخت کرده ایم و شاید حتی هزیه های روحی و حتی جسمی. برای رسیدن به یک تجربه. مثلا شاید سه سال از عمر خود را صرف یک رابطه ی بی سر و ته کرده ایم که دست آخر فقط عمرمان و فرصت ازدواج را از ما گرفته و یا بدتر اینکه زخمی عمیق بر دل ما گذاشته.
شاید سالها در رشته ی تحصیلی نامناسبی درس خوانده ایم، یا از راههای هنرمندانه، زیرکانه و یا حتی ساده ای که می توانستیم با آنها موفقیت حرفه ای، داشتن شغل، اعتبار و درآمد برسیم غافل مانده ایم. و بعد از چند سال و کسب تجربه و باز شدن دیدمان توانسته ایم فرصتهای خوبی را برای خود ایجاد کنیم.
آری، خلاصه می کنم، هر یک از ما اگر به گذشته نگاه کنیم می بینیم که زمانهایی را برای رسیدن به تجربه از دست داده ایم بنابراین اگر از همین امروز تلاش کنیم بدون صرف زمان تجربه کسب کنیم زمان را خریده ایم! خوب چطور می توان بدون صرف زمان تجربه کسب کرد؟ ساده است. کافی است از تجربه ی دیگران درس بیاموزیم.
کتابهای خوب بخوانیم، در دوره های آموزشی خوب شرکت کنیم، به دنیا به نگاه عبرت نگاه کنیم و از تجربه ی دیگران تجربه بیاموزیم. دوستان و هم نشینان خوب و خردمند داشته باشیم و خلاصه خود را با جمعی احاطه کنیم که درسهای خوب به ما می آموزند و باعث می شوند بر خرد و پختگی خودمان اضافه کنیم. حتی لازم نیست راه دور هم برویم، می توانیم از تجربه های خودمان شروع کنیم!
اگر تلاش کنیم آگاهی را به زندگی خود اضافه کنیم و از اتفاقات گذشته و امروزمان تجربه کسب می کنیم حداقل این شانس را داریم که تجربه را دوباره تجربه نکنیم! و این یعنی راهی برای خرید زمان.
۳- دانش و اطلاعات
این گزینه کمی شبیه به قبلی است با این تفاوت که دانش و اطلاعات لزوما درس گرفتن از اشتباهات نیست. دانش و اطلاعات امروزه ثروت است. اینکه آینده پژوهی کنیم، بدانیم مسیر پیشرفت تکنولوژی و تغییر دنیا به کدام سمت می رود.
یک بار در یک همایش شرکت کرده بودم که در آن افرادی در دهه ی ۲۰ سالگی حضور داشتند که توانسته بودند بدون ثروت و سرمایه ی پدری زندگی حرفه ای خوبی برای خودشان بسازند و درآمدهای فوق نجومی داشته باشند.
وقتی به وجه مشترک آنها نگاه کردم متوجه شدم که همه ی آنها از چندین سال قبل یعنی زمانی که من در دانشگاه مشغول حل مسائل ریاضی بودم با شرکت در دوره های آموزشی زمان را خریده بودند.
بله زمانی که من مشغول خواندن دروس برای کسب نمره ی عالی و رتبه اولی بودم! آنها در حال کسب دانش و اطلاعاتی بودند که در عمل در زندگی آن هم در زندگی با شرایط بغرنج ایران مناسب باشد و همین باعث شده بود که زمان را بخرند! و در کشوری که یک دکترای ۳۰ ساله دنبال کار می گردد آن جوان های بیست و چند ساله درآمدهای فوق نجومی داشته باشند.
البته ناگفته نماند که آنها برای خرید و شرکت در آن دوره های آموزشی هزینه هم کرده بودند، بله زمانی که مثلا اوج افتخار من این بود که کتابهای ۵- ۱۰ هزار تومانی بخرم آنها در دوره های چند صد هزار تومنی شرکت کرده بودند اما هر چه بود نتیجه ی سرمایه گذاریشان بیش از این حرفها سودآور بود .
بنابراین یکی از راههای خرید زمان این است که برای کسب دانش و اطلاعات سرمایه گذاری کنیم. آن هم نه لزوما دانش موجود در دانشگاه ها!
۴- همکار، شریک یا دوست خوب
یکی از راه های جالب خرید زمان قدرت همکاری است. وقتی دوستان، شرکا و همکاران خوبی پیدا کنیم که در مسیر تحقق رویاهایمان با هم همگام شویم، آرمان مشترکی را به اشتراک بگذاریم و با هم برای تحقق یک هدف تلاش کنیم می توانیم زمان را بخریم. این موضوع فقط برای همکاری و شراکت در یک کسب و کار نیست، حتی یک دوست خوب که با او تعامل دوجانبه ای برای رسیدن به اهداف فردی داریم هم می تواند گزینه ی خوبی باشد. بگذارید یک مثال واضح بزنم.
یک بار از خانمی که عضو هیئت علمی دانشگاه بود و متعلق به یک نسل قبل از ما بود داستان جالبی شنیدم. می دانید که حتی همین روزها هم یک زن برای اینکه در زندگی حرفه ای موفق باشد باید چند برابر مرد تلاش کند، چه اینکه او وظایف همسرداری و مادری هم دارد. حال اگر وظایف سنتی خانه داری ایران را هم اضافه کنیم که دیگر مصیبت است!!
این خانم می گفت که او و چند دوست دیگر خانمش به این نیتجه رسیدند که برای اینکه در تحصیل و زندگی حرفه ای موفق باشند باید همکاری کنید.
آنها همه متاهل و صاحب خانه و زندگی و فرزند بودند و باید به گونه ای مدیریت می کردند. این شد که به این نتیجه رسیدند اگر همه بخواهند هر روز هم کار خانه بکنند، هم از بچه ها مراقبت کنند باید فکر پیشرفت را به چند سال دیگر موکول کنند!
احتمالا باید یک وقفه ای در تحصیلشان ایجاد می کردند و معلوم هم نبود این وقفه موقتی باقی بماند و دائمی نشود! پ
این شد که تصمیم گرفتند تقسیم وظیفه کنند.
پیشنهاد میکنم حتما مقاله موفقیت کی قرار است از راه برسد؟ را مطالعه نمایید.
۴ خانم بودند و قرار شد هر روز یکی از خانم ها در منزل خودش از فرزندان کوچک همه مراقبت کند و احتمالا غذا هم بپزد! چه چیزی از این بهتر می شد. دیگر خیالشان هم راحت بود که فرزندشان را به یک شخص مطمئن می سپارند .آری این چهار خانم توانستند با این همکاری زمان را بخرند و اینگونه همه ی آنها دکترایشان را با موفقیت اخذ کردند.
بنابراین دوستان و همکاران خوب که بتوانیم برنامه هایمان را با آنها تقسیم کنیم می تواند به ما کمک کند زمان را بخریم. نا گفته نماند که ازدواج و شریک زندگی خوب هم یکی از همان سرمایه هایی است که کمک می کند زمان را بخریم. بله یک شریک زندگی خوب به خیلی جهات، چه روحی، جه عاطفی چه معنوی، چه جسمی و چه حتی مالی می تواند ما را به پیش ببرد. پس اگر مجرد هستید فکری برای ازدواج کنید و با ازدواج خوب زمان را بخرید.
همچنین اگر می خواهیم کسب و کاری داشته باشیم بهتر است کمی سخاوتمند باشیم. فکر نکنیم می توانیم یک تنه جلو برویم. شاید بهتر باشد که شرکا و همکاران خوبی پیدا کنیم که آنها را در منافع مادی و معنوی شریک می کنیم اما در عوض آنها هم به ما کمک می کنند زمان را بخریم.
۵- سرمایه گذاری روی خود
یکی دیگر از راههای خرید زمان استفاده از قوه ی فکر، مدیریت و خلاقیت است. اگر به جای اینکه هر روز به کارهای روتین زندگی معمولی بپردازیم زمانی را مکث کنیم و به این فکر کنیم که آیا راه بهتری هست که ما را سریعتر به مقصد برساند؟ ایا اساسا راهی که می رویم صحیح است ؟ آیا بهتر نیست چند درجه مسیرمان را تغییر دهیم؟ یا اصلا یک تغییر شگرف ایجاد کنیم. گاهی اوقات کمی اندیشه و خلاقیت می تواند راهکارهای ساده ای را پیش ما بگذارد که با آن زمان را بخریم .
همچنین یکی از مهمترین راهکارها برای خرید زمان این است که روی خودمان سرمایه گذاری کنیم.
احتمالا شاید شما هم متوجه شده اید که بخش عمده ای از انرژی خود را ممکن است بی جهت تلف کنید. مثلا برای بلاتکلیفی ها و سردرگمی ها، برای درگیر شدن در هیجانات منفی مثل افسردگی و اضطراب، برای نداشتن اعتماد به نفس و شجاعت و جسارت کافی و خلاصه مجموعه ای از ویژگی های منفی وجودی که به سادگی قابل حل هستند.
کمی فکر کنید، خود شما آیا نمی توانستید در شرایطی بهتر از شرایط فعلی باشید و زمان را بخرید؟ آیا نمی توانستید فرصت شغلی بهتر، زندگی عاطفی بهتر داشته باشید؟ آیا نمی توانستید چند سال پیش در شرایط مالی فعلی تان باشید؟ یا امروز در شرایط مالی چند سال آینده تان باشید؟ البته که می توانستید و همچنان می توانید اما لازمه ی آن این است که کمی روی خودتان، روی مدیریت احساسات و هیجانات، روی تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس، روی برنامه ریزی ذهن ناخودآگاه و روی بهبود فکر و اندیشه ی خودتان کار کنید. همه ی اینها می تواند به ما کمک کند که زمان را بخریم .
حال نوبت شماست. لطفا در قسمت دیدگاه ها به ما بگویید به نظر شما چه راههایی برای خرید زمان وجود دارد؟
دیدگاهها (0)