راز وارونه موفقیت، مداومت یا انعطاف پذیری؟

مداومت یا انعطاف پذیری؟

مهاتما گاندی زمانی که برای استقلال هند می کوشید یک بار یک مارش ملی را از یک سمت هند به سمت دیگر سازماندهی کرد. ده ها هزار نفر به همراه او در سرما و گرد و خاک حرکت میکردند. در بین راه ناگهان گاندی ایستاد و گفت: ” نه این اشتباه است برگردید”. همراهان وحشت زده قضاوت و ثبات قدم او را مورد سوال قرار دادند. آنها چطور میتوانستند پیرو رهبری باشند که ثبات قدم ندارد یا نمی تواند درست را از غلط تشخیص دهد. اما گاندی در پاسخ گفت: ” تعهد من این نیست که ثابت قدم باشم بلکه تعهد من این است که در هر لحظه کاری را انجام دهم که فکر میکنم درست است حتی اگر به این معنی باشد که بگویم اشتباه کرده ام. ”

سالهای سال است که مداومت و ثبات قدم را به عنوان یکی از رازهای کلیدی موفقیت به ما آموخته اند. غافل از اینکه آنچه اکثر ما با مداومت اشتباه می گیریم چسبیدن بیش از اندازه به انتخابها و راههای غلطی است که در گذشته داشته ایم. چسبیدن به هدف هایی که در گذشته به دلیل نقص اطلاعات انتخاب کرده ایم. چسبیدن به روشهای که تاکنون رفته ایم اما جواب نگرفته ایم، چسبیدن به رشته ی تحصیلی که چون چند سال برای آن وقت گذاشته ایم خود را مجبور میکنیم باقی عمر هم به آن بپردازیم.

هدف غایی مداومت؟

برخی گمان میکنند مداومت یعنی اگر من راهی را طی میکنم و مرتب شکست میخورم باز هم مداومت به خرج داده در آن راه ایستادگی کنم تا بالاخره پیروز شوم. در حالی که سخن معروفی هست که میگوید اگر همان کار دیروز را تکرار کنی همان نتیجه ی دیروز را می گیری! مگر اینکه تغییری هر چند کوچک ایجاد کنی. و این تغییر اسمش انعطاف پذیری است. تغییری که می تواند در شیوه ی کار و یا حتی هدف و چشم انداز باشد. آنچه ما باید نسبت به آن مداومت داشته باشیم روش و مسیر نیست، حتی هدفهای مقطعی هم نیست بلکه هدف غایی و اصیل ماست که باید نسبت به آن ثابت قدم باشیم و در بقیه باید انعطاف به خرج دهیم.

آنچه اغلب ما به اشتباه مداومت می نامیم در حقیقت عدم انعطاف پذیری است، مقاومت در مقابل تغییر است، خصلتی که من آن را مداومت کورکورانه می نامم. مداومت کورکورانه یعنی اگر سه چهار سال است بهترین سالهای عمرم را پشت سد کنکور تلف میکنم به امید آنکه پزشکی قبول شوم و باز هم نمیشوم، به جای اینکه ذهنم را به روی دنیا و فرصتهای پیش رویم باز کنم یک سال دیگر به سالهای قبلی ام اضافه کنم.

مداومت کورکورانه یعنی ….

مداومت کورکورانه یعنی اگر چند سال از عمرم را با دوستی با فردی گذرانده ام که فکر می کردم برای ازدواج مناسب است حتی اکنون که فهمیده ام انتخاب خوبی نیست خود را به ازدواج با او محکوم کنم. مداومت کورکورانه یعنی به صرف اینکه با کلی پرستیژ دکترا گرفته ام حالا که فهمیده ام رستوران داری برایم مناسبتر است از روی آوردن به آن احساس خجلت کنم و به همان تدریس در دانشگاه ادامه دهم. اسم این کار مداومت نیست بلکه مقاومت در مقابل تغییر است. و آنچه اکثر ما با “عدم مداومت” و “نداشتن ثبات” اشتباه میگیریم “هنر انعطاف پذیری” و ” شجاعت تغییر” است. اینکه اگر آگاهی جدیدی کسب کردم که به من ثابت کرد هدف یا مسیرم اشتباه است آنقدر منعطف و شجاع باشم که راهم را تغییر دهم و شروعی دوباره داشته باشم.

فیلم آموزشی افزایش عزت نفس

♦ تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس

♦ آشنایی با نقش عزت نفس در عشق و روابط عاطفی زن و مرد

♦ آشنایی با نقش عزت نفس در پیشرفت شغلی و ثروت

♦ تمرینات عملی برای افزایش عزت نفس

دانلود فیلم آموزشی افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس

موفقیت با مداومت یا انعطاف پذیری؟

موفقیت به همان اندازه که نیازمند ایستادگی است نیازمند انعطاف پذیری نیز هست. اسپنسر جانسون در کتاب معروف “چه کسی پنیر من را جابجا کرد؟” به گونه ای ظریف مقاومت در مقابل تغییر و عدم انعطاف پذیری را نشانه می گیرد. حتما این داستان را خوانده و می دانید که موشها و آدمک هایی که در زیرزمین یک کارخانه از پنیری تغذیه میکردند یک روز به خود می آیند و می بینند پنیر نیست. موشها که تغییر را می پذیرند، سریع خود را با آن تطبیق داده به جستجوی مکان دیگری برای تهیه پنیر می روند. اما آدمک ها که هنر انعطاف و پذیرش تغییر را ندارند یک گوشه می نشینند و ندای چه کنم چه کنم سر میدهند. آنها مرتب می پرسند چه کسی پینر ما را جابجا کرده غافل از اینکه در تمام این مدت پنیر رفته رفته خورده و تمام شده است.

آنچه من در اینجا میخواهم به آن بپردازم این است که اگر موشها و آدمها مرتب حواسشان به پنیر بود و می دیدند که روز به روز از حجم پنیر کاسته میشود خیلی زود می فهمیدند که باید خودشان را برای یک تغییر آماده کنند. این خصلتی است که برای موفقیت در دنیای پر تغییر امروز به آن بیش از مداومت نیازمندیم.

اهمیت انعطاف پذیری با رشد تکنولوژی؟

ما امروزه در دنیای زندگی میکنیم که تکنولوژی به سرعت در حال تغییر است اما سرعت تغییر ما به اندازه آن نیست. ما ۴ سال در دانشگاه درسهای ۱۰۰ سال پیش را می خوانیم تا مهارتی را بیاموزیم که عملا در دنیای امروز ما ممکن است به کار نیاید. ما وارد یک رشته ی تحصیلی میشویم تا مهارتی را کسب کنیم غافل از اینکه تا چهار سال آینده که ما لیسانس بگیریم دنیا به شدت تغییر کرده و شاید اصلا به مهارت ما نیاز نباشد.

در عصری هستیم که تکنولوژی های جدید مرتب در حال تغییر روشهای آموزش تبلیغات، فروش، کسب درآمد و مدیریت کسب و کار ها هستند. دنیا به شدت و به سرعت در حال تغییر است و کسی که انعطاف پذیر نباشد، کسی که مداومت را با مقاومت در مقابل تغییر اشتباه بگیرد بازنده است. کسی پیروز این میدان است که هر روز به پنیر زندگی اش چشم میدوزد، کوچک شدن آن را ارزیابی می کند و خود را برای تغییر آماده میکند.

نویسنده: مرضیه فاطمی