یک پنجره برای بهتر زیستن

پیش به سوی تحقق سریع اهداف – بخش۱

هدف, پیش به سوی تحقق سریع اهداف

هدف غایی انسان چیست؟

ارسطو معتقد بود که هدف غایی همه انسان‌ها رسیدن به سعادت شخصی است و هر کاری که انسان‌ها می‌کنند برای این است که به شکلی بر خوشبختی خود بیفزایند. ارل نایتینگل معتقد است: “خوشبختی مستلزم داشتن یک ایده آل یا هدف است”.

 

شما وقتی احساس رضایت، شادی و خوشبختی می‌کنید که احساس کنید دارید قدم به قدم به چیزی که برایتان مهم است نزدیک می‌شوید. همه‌ی ما داشتن رویا، هدف و آرزو را تجربه کرده ایم و این احساس که میزان شادی که تجربه میکنیم و میزان رضایتی که از خود و زندگیمان داریم به دستیابی به آرزوهایمان وابسته است را تجربه کرده ایم و بزرگترین سوال بسیاری از ما این است که چگونه میتوانیم هر چه سریعتر به آرزوهای خود دست یابیم.

گامهای زیر با اقتباس از کتاب هدف نوشته‌ی برایان تریسی نوشته شده که به صورت منسجم و عملی چارچوبی برای مدیریت آرزوها و دستیابی به آن معرفی میکند.

 

گام اول موفقیت: تعیین هدف

ویکتور فرانکل میگوید بیشترین نیاز انسانها داشتن احساس معنا، هدف و مقصود در زندگی است.

هدف باعث میشود که شما در زندگی احساس معنا و مقصود داشته باشید.  زمانی که به سمت هدف خود حرکت میکنید شادمان تر هستید و انرژی و قدرت بیشتری را در خود احساس می‌کنید.

 

وقتی هدفمند هستید احساس صلاحیت و خرسندی بیشتری دارید و حتی میتوان گفت که شما تنها زمانی شاد هستید که به سمت خواسته خود به حرکت در می آیید. اکنون سوال اینجاست هدف شما چیست؟

 

تعیین هدف اولین قدم در راه موفقیت

از اچ. ال. هانت میلیارد بزرگ نفتی پرسیدند که رمز موفقیت چیست. او پاسخ داد موفقیت مستلزم تنها دو چیز است:

•   اول باید دقیقاً بدانید چه خواست‌‌های دارید که اغلب مردم این تصمیم را نمی‌گیرند.

•   دوم باید مشخص کنید که برای رسیدن به این خواسته چه بهایی حاضرید بپردازید

 

برایان تریسی می‌گوید زندگی کردن بدون هدف و برنامه مشابه رانندگی کردن در مه است.

هر قدر هم که موتور ماشینتان قوی باشد وقتی در مه هستید کند و مردد حرکت می‌کنید.

هر چقدر هم که توانمند باشید وقتی هدفی ندارید نمی‌توانید پای خود را روی پدال گاز گذشته و به سرعت به سمت موفقیت بروید. وقتی هدف ندارید نمی‌توانید میزان پیشرفت خود را بسنجید و نمی‌توانید خود را با تغییرات دنیای بیرون هماهنگ کنید.

 

به ۳ درصد برتر بپیوندید

مارک مک کورماک در کتاب آنچه در دانشکده بازرگانی هاروارد به شما نمی‌آموزند مطالعه‌ای روی فارغ‌التحصیلان فوق لیسانس مدیریت بازرگانی هاروارد انجام داد.

مطالعه نشان داد ۳ درصد ‌آن‌ها  اهداف مشخص و مکتوب داشتند، ۱۳ درصد هدف داشتند اما مکتوب نبود و ۸۴ درصد ‌آن‌ها هدفی نداشتند.

پس از ده سال مجدداً پژوهشی روی ‌آن‌ها انجام شد. معلوم شد که آن ۱۳ درصد که هدف غیر مکتوب داشتند، دو برابر آن ۸۴ درصد بی‌هدف درامد داشتند و آن ۳ درصدی که هدف مکتوب داشتند ده برابر ۹۷ درصد دیگر درامد داشتند.

تنها هدف این سه درصد داشتن اهداف مکتوب و مشخص بود.

گام دوم: سررشته زندگی خود را بدست بگیرید

به عنوان یک قاعده کلی اشخاص به آنچه با آن متولد شده اند دین چندانی ندارند. مهم این است که از خود چه میسازند.

الکساندرگراهام بل این جمله را همیشه به ذهن بسپارید: ” هیچ کس به من کمک نخواهد کرد. هیچ کس به نجات من نخواهد آمد. اگر قرار است زندگی ام تغییر کند خودم باید این تغییر را به وجود آورم”.

 

زمانی که مسئولیت کامل زندگی خو را به عهده بگیرید یک جهش بزرگ از کودکی به بلوغ انجام داده اید. مهم نیست در چه سنی هستید مادامی که دیگران را بابت مشکلاتتان مقصر و مسئول میدانید، مادامی که در گذشته گیر کرده و از حرکت بازمانده اید، کودکی هستید که هنوز مسئولیت زندگیش را به عهده نگرفته است.

بزرگترین دشمن شما احساسات منفی، ترس، افسوس، حسادت، قبطه، احساس حقارت و خشم هستند که باید آنها را متوقف کنید تا احساسات مثبت عشق، آرامش، شادی و اشتیاق جای آن را پر کند.

برای متوقف کردن احساسات منفی این دستورات را بکار ببندید

تقصیرات را به گردن دیگران نیاندازید:

مسئولیت اشتباهاتتان را به عهده بگیرید. دیگران را سرزنش کردن و مقصر پنداشتن ریشه درخت احساسات منفی است. مادامی که دیگران را مقصر میپندارید احساسات منفی در شما بیدار و زنده می مانند.

اما به محض اینکه خودتان مسئولیت را به گردن میگیرید و به خود فرصت جبران میدهید آن احساسات رخت بر میبندند.

 

از انتقاد، شکایت، محکوم کردن و عصبانی بودن از دیگران دست بردارید:

گری زوگوف میگوید: احساسات مثبت قدرت میدهند احساسات منفی قدرت میگیرند.

 

از توجیه کردن و عذر آوردن برای اشتباهاتتان دست بردارید:

بپذیرید که اشتباه کرده اید. توجیه کردن احساسات منفی را در شما زنده نگه میدارد. به محض اینکه از توجیه دست بر میدارید و اقدام به جبران میکنید احساسات منفی از بین میروند.

 

ارزش شخصی خود را در نظرات دیگران جستجو نکنید:

سعی نکنید به دنبال کسب احترام و تایید در ذهن و قلب دیگران باشید.‌ اجازه ندهید که نظرات منفی دیگران در مورد شما در شما احساسات منفی شرم، خجالت، حقارت و یا افسردگی ایجاد کند. مستقل از آنچه دیگران در مورد شما میگویند شما ارزشمند و محترم هستید.

 

“من مسئول هستم” را ملکه ذهن و روحتان کنید:

این جمله پادزهر تمامی احساساس منفی است.  با درک، پذیرش، تکرار و عمل به این جمله یک نقطه عطف را در زندگی خود تجربه کنید.

تنها زمانی که با عمل به این جمله خود را از به لحاظ ذهنی و احساسی آزاد کنید میتوانید انرژی خود را برای هدفگذاری و حرکت باز پس گیرید.

 

حاکم بر سرنوشت خود باشید:

خود را رئیس زندگی خودتان بدانید. اگر در شرایطی هستید که راضی نیستید این مسئولیت شماست که آن را تغییر دهید.

اگر از درآمدتان راضی نیستید تصمیم بگیرید که آن را زیاد کنید. خود را رئیس شرکت زندگیتان بدانید.

همانطور که رئیس یک شرکت مسئول تعیین استراتژی های هدف گذاری، برنامه ریزی، تبلیغات و  ارزیابی و است، شما هم مسئولید که در مورد اینکه چه میخواهید و تا چه زمانی میخواهید برنامه ریزی کنید.

شما مسئول این هستید که برای رشد شخصی خودتان و برای پیشرفت برنامه ریزی و سرمایه گذاری کنید.

 

پیشرفت خود را ارزیابی کنید.

مشابه مدیری که برای استخدام کارمند معیار دارد این شما هستید که باید تصمیم بگیرید با چه کسانی میخواهید دوستی و هم‌نشینی داشته باشید، کسانی که به رشد و بهبود زندگی شما کمک میکنند یا کسانی که آن را تخریب میکنند.

شما تعیین‌کننده استراتژی روابط زندگیتان در چگونه برخورد با دیگران هستید. شما هستید که برای خودتان هدف مالی و استراتژی های مالی تعریف میکنید. سلطان زندگی خود باشید و عنان زندگیتان را قاطعانه به دست بگیرید.

النور روزولت هیچ کس بدون رضایت شما نمیتواند در شما احساس حقارت ایجاد کند.

بادی هکت من هرگز اخم نمیکنم. زمانی که شما اخم میکنید افراد دیگری در حال پایکوبی هستند.

 

گام سوم آینده‌ی خود را خلق کنید

شما به همان اندازه که بخواهید کوچک و به همان اندازه که آرزو کنید بزرگ میشوید.

رهبران بزرگ با انسانهای معمولی تفاوتهایی دارند که در اینجا به جند تفاوت مهم اشاره میکنیم:

 

رهبران پنداره دارند:

آنها چشم انداز و رویا دارند. تصوری از آینده خود دارند چنانچه گویی آینده را می بینند. آنها آینده را می بینند چیزهایی را می بینند که دیگران قادر به دیدن آن نیستند اما انسانهای معمولی ندارند.

 

رهبران چشم انداز بلند مدت دارند:

دکتر ادوارد بنفیلد، استاد دانشگاه هاروارد، در نتیجه پنجاه سال پژوهش به این نتیجه رسید که داشتن چشم انداز بلند مدت مهمترین عامل تعیین کننده موفقیت شخصی و مالی در زندگی افراد است.

افراد دارای چشم انداز بلندمدت آینده را از چند سال قبل می بینند و برای آن برنامه ریزی میکنند.

آنها قابلیت این را دارند که حتی دریافت پاداش و دستمزد را در بازه ی بلندمدت به تعویق بیندازند و از پاداشهای آنی و کوچک برای رسیدن به پاداشهای دیرتر ولی بزرگتر بگذرند. در حالی که انسانهای معمولی قدرت آینده نگری ندارند و فقط به دنبال پاداشهای آنی و زودگذر هستند.

 

رهبران آرمان سازی میکنند:

چارلز گارفیلد در بررسی روی موفقهای بزرگ به این نتیجه رسید که همه آنها در طول همه افت و خیزهای مسیرشان فرض را بر این میگذاشتند که همه چیز برایشان امکان پذیر است. 

رهبران در تعیین اهداف خود هرگز مصالحه نکرده و به اهداف کوچک قانع نمیشوند بلکه اهداف بزرگ دارند. آنها باورهای خودمحدود کننده ندارند و چنان فکر میکنند که گویی هیج محدودیتی وجود ندارد.

 در زمانی که انسانهای معمولی مشغول نالیدن از مشکلات و سرزنش شرایط موجود هستند، انسانهای موفق بر روی این تمرکز میکنند که چه میخواهند و چگونه باید آن را بدست آورند.

 

انسانهای موفق بشدت عملگرا هستند:

انسانهای موفق همیشه در حال حرکت و فعالیت هستند. اگر ایده ای به ذهنشان خطور کند به سرعت دست به کار شده و وارد عمل میشوند.  درحالی که ناموفقها فقط آرزو دارند یا قصد انجام کاری را دارند ولی اقدام نمی‌کنند.

 

برای مطالعه بخش دوم مقاله کلیک کنید: تحقق سریع اهداف۲

 

نویسنده: مرضیه فاطمی

مدرس عزت نفس

دیدگاه‌ها (2)

*
*

    mansoureh مهمان آبان ۸, ۱۳۹۵ پاسخ

    متشکرم از وبسایت مفیدتون
    من تازه با سایت شما آشنا شدم ولی در همین مدت کوتاه خیلییی برام مفید بوده
    قلمتون پر توان انشاالله

      مرضیه فاطمی مهمان آبان ۸, ۱۳۹۵ پاسخ

      سلام دوست عزیز
      خیلی خوشحالم از اینکه مطالب به نظرتون مفید بوده. امیدوارم که بتونیم همچنان با مطالب خوب در خدمت شما دوستان باشیم.