راز دلبسته کردن شوهر- بخش سوم

در مقاله های قبل به پنج راز دلبسته کردن شوهر پرداختیم. در این مقاله به ۲ راز دیگر دلبسته کردن شوهر می پردازیم.

اگر  مقاله های قبلی را نخوانده اید می توانید برای خواندن از لینکهای زیر استفاده کنید:
راز دلبسته کردن همسر ۱
راز دلبسته کردن همسر ۲

راز هفتم: احساسات خود را بشناسید، به آنها بها دهید و با همسرتان پیرامون آن صحبت کنید

همانطور که در فیلم آموزشی ام درباره زندگی زناشویی موفق گفته ام یکی از بزرگترین اشتباهات زنها این است که از احساسات خود چشم پوشی می کنند و آن را سربکوب کرده یا روی آن سرپوش می گذارند. برخی از زنان یاد گرفته‌اند که احساسات خود را برای رضایت همسرشان و برای پیشگیری از دعوا سرکوب کنند به قدری که حتی دیگر نمی‌توانند احساسات خود را اعم از رنجش و ناراحتی و یا علاقه به کار خاص در خود شناسایی کنند. اولین چیزی که باید یاد بگیرید اینست که احساسات خود را بشناسید و بدون قضاوت در مورد درستی یا نادرستی ، آنها را بپذیرید. باید با خود صادق باشید و احساسات خود را مهم تلقی کنید و در مورد آن با همسرتان صحبت کنید. حتی اگر نیاز است از آن دفاع کنید اما هرگز آنها را سرکوب نکنید. احساسات سرکوب شده بیماری در پی دارند.

سرکوب احساسات علت بسیاری از بیماری ها

مایکل بریکلن در کتاب خود با عنوان “شفای طبیعی” اظهار می‌کند که یکی از ویژگی‌ها‌ی بیماران سرطانی اینست که آنها تمایل دارند رنجش و ناراحتی خود را پنهان کنند ( در درون خود بریزند) و از اظهار نفرت خودداری کنند. بنا به گفته دکتر برنی سیگل در کتاب “ عشق، دارو و معجزه‌ها “ بیماران سرطانی برای خوب شدن نیاز دارند که درک کنند چگونه روی نیازهای خود سرپوش گذاشته‌اند تا نیازهای دیگران، که تنها افراد مهم و  ارزشمند تلقی شده اند، را برآورده کنند. به عقیده او برای بهبودی باید انتخابهای بیرونی ما با خواسته‌ها‌ی درونیمان هماهنگ باشد. در اینصورت است که انرژی که پیش از آن برای مقابله با این تضادها صرف میشد اکنون برای بهبودی صرف می‌شود.

عزت نفس خود را تقویت کنید

اگر شما هم از کسانی هستید که به خاطر دیگران روی خودتان و احساساتتان پا میگذارید یا به هر دلیل احساسات خود را سرکوب می کنید باید بدانید که این موضوع به خاطر عزت نفس پایین یا ناکافی است.  همانطور که در فیلم آموزشی عزت نفس گفته ام هر چه حرمت نفس ما بیشتر باشد خود و احساساتمان را بیشتر ارج می نهیم. و به آنها بیشتر بها می دهیم. بعلاوه وقتی عزت نفس بالا داریم خود پذیری بیشتری داریم. انسانهایی که خودشان را می پذیرند از پذیرش احساسات خود فرار نمی کنند و با بی توجهی از کنار آن نمی گذرند. بنابراین پیش از آنکه به مرحله ی بیان احساسات برسیم باید آن را بپذیریم و این نیازمند افزایش عزت نفس است.

در بیان احساسات از ضمیر “من” به جای “تو” استفاده کنید

 در بیان احساسات به جای واژه “تو” از واژه “من” استفاده کنید. یعنی به جای اینکه بگویید “تو موجب می‌شوی که … ” بگویید: “من احساس می‌کنم که.. یا من دوست دارم که.. “.  در اینصورت احتمال اینکه همسرتان موضع دفاعی اتخاذ کند کمتر است. به جای اینکه بدلیل ترس از دعوا از ابراز احساسات خودداری کنید، آن را به شیوه ای نرم و مناسب بیان کنید. مثلاً به جای گفتن “کی می‌خوای یاد بگیری اگه می‌خوای دیر بیای قبلش تلفنی بهم خبر بدی؟” ‌‌می‌توانید از جمله‌‌ی ” وقتی دیر میای و ازت خبر ندارم نگران میشم” استفاده کنید.

این تکنیک ساده یکی از مهمترین رفتارهایی است که ما در کارگاه گفتگو به سبک دیالوگ تمرین می کنیم. و گرچه ساده به نظر می رسد اما هم پیاده کردن آن به تمرین نیاز دارد و هم فوق العاده موثر است. بنابراین تلاش کنید به جای برچسب زنی و قضاوت دیگران از خود و احساسات و افکارتان صحبت کنید. در مقاله ی  بیان احساسات زن به شوهر به مقوله ی حرف زدن با شوهر پیرامون احساسات بیشتر پرداخته ام. با توجه به اینکه این موضوع یکی از شایع ترین دلایل دعوای زن و شوهری است پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید.

به شوهرتان نیز فرصت دهید احساساتش را بدون ترس و مخفی کاری بیان کند

همانطور که خودتان پیرامون احساساتتان با همسرتان سخن میگویید، فضای امنی ایجاد کنید که او هم بتواند بدون ترس احساساتش را به شما بگوید و از دروغ پرهیز کند. بسیاری از مردها بگونه ای تربیت شده‌اند که یاد نگرفته‌اند احساسات خود را بشناسند و به آن توجه کنند. از کودکی به آنها گفته شده “مردها که گریه نمی‌کنند” و آنها آموخته‌اند که احساسات خود را سرکوب کنند.

علیرغم احساس گناه به خواسته ها و احساساتتان گوش دهید

متاسفانه به ما زنها نیز در فرایند تربیت اینگونه آموخته‌اند که به خاطر دیگران از احساسات خود چشم‌پوشی کرده آنها را سرکوب کنیم. وقتی بزرگتر می‌شویم در مقابل همسر و فرزندانمان مرتب دست به نادیده گرفتن احساساتمان میزنیم.  ما دست‌خوش نوعی تناقض در رسیدگی به احساساتمان می‌شویم. اگر به خواسته‌ها‌مان توجه کرده و بها دهیم به احساس گناه میرسیم و خود را از اینکه خودخواه بوده ایم سرزنش می‌کنیم. درحالی که اگر آنها را نادیده بگیریم به احساس انزوا و خشم و احساسات منفی دیگر میرسیم. این تلقی که مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته‌ایم در ما حس خشم نسبت به همسر و شرایط موجود ایجاد کرده ما را ناامید و عصبانی می‌کند. ما بین احساس گناه و احساس خشم گیر می‌کنیم.

به عنوان مثال ممکن است زنی هر گاه برای خودش پول خرج می‌کند احساس گناه کند در حالی که اگر برای همسر یا فرزندش پول خرج کند احساس گناه نمیکند. یا زنی اگر به تنهایی با همسرش به مسافرت برود و بچه‌ها‌ را با خود نبرد احساس گناه کند. این را به یاد داشته باشید اگر به خاطر احساس گناه احساساتتان را نادیده بگیرید به احساس خشم میرسید. و هزینه ای که شما و خانواده تان بابت احساس خشم باید بپردازید به مراتب بیشتر از هزینه احساس گناه است .

از احساسات نامطلوب استفاده مثبت کنید

این احساس خشم نه تنها به عشق و روابط خوب شما آسیب میزند، بلکه نهایتاً باعث می‌شود به بیماریهای روحی و جسمی‌ دچار شوید. به جای آن علی رغم اینکه احساس گناه دارید همچنان به احساساتتان توجه کرده و آن را تحقق بخشید. در عوض احساس گناهتان را به انرژی مثبت تبدیل کرده کوزه عشقتان را پر کنید و عشق و محبت بیشتری نصیب خانواده خود کنید.

مثلاً اگر مجبور شده‌اید پول زیادی را بابت خرید چیزی که دوست دارید بپردازید و احساس گناه می‌کنید در عوض با قدردانی، توجه و محبت بیشتر به همسر آن را جبران کنید. اگر احساس گناه دارید که بدون فرزندتان به مسافرت رفته‌اید برای او سوغاتی‌ها‌ی خوبی بخرید و وقتی برگشتید به او آوانسهایی که قبلا نمی‌دادید را بدهید. مثلاً اجازه دهید با دوستانش به گردش برود و یا آنها را به منزل دعوت کند.

به جای اینکه بخاطر احساس گناه خود را نادیده بگیرید، بر احساس گناه غلبه کنید و ضمن توجه و رسیدگی به خود کوزه عشقتان را پر کنید. مطمئن باشید که این یک بازی برد برد خواهد بود. وقتی شما به خودتان میرسید و شاد هستید شکیبایی بیشتری در رابطه با خانواده تان به خرج می‌دهید و همسر و فرزندانتان همگی از این شادی بهره می‌برند.

خود را برای پرداخت هزینه های روراست بودن آماده کنید

بسیاری از ارتباطات ما بر پایه صداقت شخصی نیست. به این معنی که ما خودمان در مورد آن ارتباط با خودمان صادق نبوده ایم. با خود صادق بودن و نبودن هر دو هزینه دارد. اگر با خود صادق باشید و احساسات خود را بروز دهید مورد محبت همه نخواهید بود و ممکن است حتی برخی روابطتان گسسته شود. اما هزینه ای که برای صادق نبودن می‌پردازید به مراتب بیشتر است. صادق نبودن و حفظ یک رابطه به قیمت نادیده گرفتن خود ‌‌می‌تواند به نابودی زندگی شما ختم شود. کدام را انتخاب می‌کنید؟

یاد بگیرید که نه بگویید

چه بسا شما و همسرتان از روی تعارف و بخاطر یکدیگر دست به انتخابی که برایتان خوشایند نیست بزنید و دست آخر متوجه شوید که هیچ کدامتان به آن گزینه تمایل نداشته‌اید و فقط بخاطر دیگری چشم پوشی کرده‌اید. یکی از ترفندها در این مواقع اینست که در موقع هر تصمیم گیری هر یک از شما و همسرتان بسته به میزان تمایلش به انجام آن کار نمره ای بین ۱ تا ۱۰ را به آن اختصاص دهد ( بجای بلی یا خیر).

در اینصورت بهتر ‌‌می‌توانید تصمیم بگیرید که ایا آن کار را انجام دهید یا نه. مثلا اگر تمایل هر دوی شما برای اینکه بچه‌ها‌ را با خود به گردش ببرید زیر ۵ است تنهایی به گردش بروید. اما اگر تمایل یکی ۹ و دیگری ۳ است ‌‌می‌توانید بچه‌ها‌ را با خود ببرید.

در درخواست کردن صریح باشید و از ابراز پیامهای ضمنی و پیچیده خودداری کنید

یکی از مشکلات رایج بین زنها اینست که گمان می‌کنند که شوهرشان باید به طرز معجزه آسایی بداند که او چه احساس، چه نیاز و چه خواسته ای دارد. برخی فکر می‌کنند که اگر به صراحت خواسته‌ها‌یشان را بگویند تحقیر شده‌اند و برخی نیز دست به ارسال پیامهای پیچیده ای که شوهرشان قادر به درک آنها نیست می‌زنند. مثلاً در حالی که تمایل دارند همسرشان برای آنها کاری انجام دهد باز با او تعارف می‌کنند و انتظار دارند تعارفشان از سوی همسر نگیرد. یا اینکه در قالب جملات گنگ و مبهم بصورت ضمنی خواسته خود را مطرح می‌کنند و انتظار دارند که شوهرشان با ذکاوت متوجه خواسته آنها شود. و اگر این اتفاق نیفتاد از دست شوهرشان عصبانی و خشمگین می‌شوند.

در زمان صلح و آرامش خواسته ی خود را مطرح کنید

به جای اینکه ابراز خواسته‌ها‌یتان را به وقتی عصبانی هستید موکول کنید زمانی که در کنار همسرتان در کمال آرامش هستید به نرمی‌ نیازهای خود را بگویید. مطمئن باشید که همسرتان آن را به ذهن میسپارد و در موقع نیاز به کار میبنند. به عنوان مثال اگر برایتان مهم است که وقتی از چیزی ناراحت هستید همسر شما به شما توجه بیشتری کرده از شما دلجویی کند این را وقتی که ناراحت نیستید به او یاد بدهید.

باید یاد بگیرید که خواسته‌ها‌، حساسیت‌ها‌ و انتظاراتی که در مواقع مختلف از او دارید را قبلاً به او بگویید. همین حالا یک فهرست از خواسته‌ها‌ی خود تهیه کنید و از شوهرتان هم بخواهید یک فهرست برای خودش تهیه کند این فهرست به شناخت متقابل شما از هم، به درک نیاز و خواسته‌ها‌یتان و به توسعه عشق شما کمک می‌کند.

لیست خواسته‌ها‌ یا آرزوهای برخی زنان

شوهرم گه گاه بدون مناسبت ویژه برای من هدیه بخرد

زمانی که ناراحت هستم از من دلجویی کند

زمانی که بیمار هستم به امور منزل و بچه‌ها‌ توجه داشته باشد

زمانی که غذا درست می‌کنم از دستپختم تعریف کرده از من تشکر کند

هر از گاهی برای من یک شاخه گل بگیرد

گاهی مرا غافلگیر کند

هر روز مرا در آغوش بگیرد و به من بگوید دوستم دارد

گاهی برای ناهار یا شام مرا به بیرون دعوت کند

در کارهای خانه به من کمک کند

لیست خواسته‌ها‌ یا آرزوهای برخی مردان

غروب که از سر کار بر میگردم همسرم از کارش دست بکشد و همه حواسش متوجه من باشد

حواسش به نیازهای من باشد

بدون جروبحث به من اجازه دهد برنامه ورزشی تماشا کنم

هر از گاهی با پختن شامی‌ استثنایی و پوشیدن لباس اغوا کننده مرا شگفت زده کند

یادداشتهای محرمانه محبت آمیز برای من بنویسد که وقتی آنها را می‌بینم شگفت زده شوم

به جای بحث و جدل از ظرافت زنانگیتان برای بیان خواسته ها استفاده کنید

شیوه بیان احساسات و خواسته‌ها‌ بسیار مهم است. بسیاری اوقات ‌‌می‌توانید به راحتی با بهره بردن از ویژگی‌ها‌ی زنانه خواسته‌ها‌ی خود را مطرح کنید. به جای اینکه وارد بحث و جدل شوید گاهی ‌‌می‌توانید با کرشمه و دلربایی و در قالب خواهش و تمنا و یا چون کودکی که خودش را لوس می‌کند خواسته‌ها‌ی خود را مطرح کنید. اگر کودک درون مرد را بیدار کنید خیلی راحتتر ‌‌می‌توانید خواسته‌ها‌یتان را بیان کرده به ان جامه عمل بپوشانید.

حرف آخر

امیدوارم که از این مطالب لذت برده باشید و این نکات بسیار موثر را در زندگی خود به کار ببرید. در این سایتها مقالات و محصولات صوتی و تصویری متفاوتی در ارتباط با موفقیت در زندگی زناشویی داریم که می توانید در صورت نیاز از انها استفاده کنید. لطفا نظرات و دیدگاههای خود را هم برای ما ثبت کنید.

نویسنده: مرضیه فاطمی، مدرس فیلم آموزشی زن موفق در زندگی مشترک